حجت الاسلام و المسلمين پناهيان در هيات محبین امیرالمومنین(ع) به بيان نكاتي پيرامون نحوه نگرش انسان نسبت به نفس، خطر پيروي از نفس و راه هاي مبارزه با آن پرداخت كه در ادامه گزيده اي از آن را مي خوانيد:
* پيرو جلسات گذشته بايد دوباره متذكر شوم كه نگرش ما به نفس بايد منفي باشد. ما بايد نسبت به نفس تنفر داشته و آن را خطرناك و زشت بدانيم؛ اين اولين قدم است. بايد براي خودمان اين مطلب را جا بيندازيم كه نفس دشمن ماست.
* حيا يعني اينكه بر روي خواسته هاي نفساني خود دري قرار دهيم. مثالي از دوران دفاع نقدس مي زنم؛ در آن دوران اغلب رزمندگان مي گفتند كه شهيد و مجروح بشويم اما دست بعثي ها نيفتيم. دليلش هم اين بود كه آن ها انسان را بسيار آزار مي داند. حال روح ما همينطور است و نبايد اسير دشمن (نفس) شود.
** فالوده اي كه حضرت امير(ع) از آن ميل نكرد
* فالوده اي نزد حضرت امير(ع) آوردند و ايشان مقداري از آن فالوده را چشيد و فرمود خوشمزه است اما ببريد، من نمي خورم. براي اطرافيان سوال پيش آمد كه آيا اين فالوده مشكلي دارد يا حرام است كه شما ميل نمي فرماييد كه حضرت در پاسخ فرمود: خير؛ من نفسم را عادت نمي دهم به اين نوع غذاها. اگر نفسم را به اين نوع غذاها عادت دهم احتمال دارد در آينده از من چيزهاي بيشتري طلب كند. اين يعني حضرت امير(ع) از اينكه اسير نفس شود به شدت دوري مي كرد.
* از آقاي بهجت سوال كردند كه علاج سوء ظن چيست؟ كه ايشان در پاسخ گفت بايد به خودت سوء ظن داشته باشي. اگر انسان به خودش سوء ظن داشته باشد ديگر به دنبال عيوب ديگران نمي رود و مشغول خودش مي شود.
** ما شمر بالقوه هستيم
* ما بايد نفس خود را كنترل كرده و از اسير شدن به دستش دوري كنيم. آيت الله بهجت مي فرمود ما شمر بالقوه هستيم؛ يعني اصلا بعيد نيست كه نفس، ما را به جايي برساند كه پست ترين انسان ها شويم و براي دوري از اين حالات بايد با نفس در تقابل بود.
* بعد از اولين قدم كه داشتن حس تنفر نسبت به نفس است به دومين قدم يعني بناي مبارزه با نفس مي رسيم. داشتن بناي مبارزه با نفس بسيار مهم است. اگر كسي اين بنا را داشت و بعضا در ميانه راه زمين هم خورد، خداوند دستش را مي گيرد. ما در روايت داريم كه مومن بناي مبارزه با نفس را دارد و ممكن است در اين مسير زمين هم بخورد و مرتكب گناهاني هم بشود اما خداوند او را ياري داده و او مي تواند بر مبارزه خود با نفس ادامه دهد.